حقوق و اجتماع

کنفوسیوس: «به جای نفرین به تاریکی شمعی روشن کنید.»

حقوق و اجتماع

کنفوسیوس: «به جای نفرین به تاریکی شمعی روشن کنید.»

حقوق و اجتماع

امیرحسین علینقی
ایمیل: alinaghi@gmail.com
کانال تلگرام: https://t.me/alinaghi_ch

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی

زبان، دگرسازی و کشتار انسان‌های نادیده
دیروز ماجرای حمله به چند مسجد در نیوزلند و شلیک به سمت نمازگزاران و قتل نزدیک به پنجاه نفر، در صدر اخبار بود؛ صحنه‌هایی فجیع و شبیه بازیهای کامپیوتری. عمومی شدن تصاویری شبیه تصاویر منتشر شده از حوادث دیروز، پرسش از مرزهای انسانیت را زنده می‌کند.
اینکه برخی، در کمال خونسردی، و شاید با خشنودی، سلاح را در مقابل کسانی که هیچ‌گاه ندیده‌اند، و به همین دلیل می‌بایست فارغ از حب و بغض نسبت به ایشان باشند، نشانه رفته و به آسانی شلیک کنند، و همزمان تصاویر زنده را در مقابل دیدگاه میلیون‌ها مخاطب در سطح جهان به نمایش گذارند، مساله‌ای نیست که هیچگاه بتوان از کنارش گذشت.
این سطح از سقوط، البته محدود به تیرانداز دیروز نیست. برای رسیدن به این نقطه، که گروهی ناشناس را بدون خب و بعض شخصی، طعمه خشم خود کنیم، تنها یگ گام نیاز است:
اگر بنا باشد کسی را که نمی‌شناسیم مجازات کنیم، چاره‌ای نداریم جز اینکه او را در یک مقوله یا گروه اجتماعی "بد" یا "رقیب" یا "دشمن" تعریف کنیم. در این صورت، "برچسب‌ها" کار خود را خواهند کرد و کسانی پیدا خواهند شد که این رقبا یا دشمنان نادیده را مجازات کنند. عاملانی مانند مهاجم دیروز نیوزلند، کسانی جز مفتونان جادو و مکر دگرسازی و برجسب‌زنی نیستند. سیاستمداران و ذینفوذان اجتماعی دام دگرسازی را پهن کرده و کسانی نیز سلاح به دست، انسان‌های ناشناخته را از دم تیغ می‌گذرانند. همیشه باید از همگام شدن دگرسازی سیاستمداران و گروهی که دست به ابزار دارند ترسید.
اما آیا ما از این جادو مصونیم؟
برای یافتن پاسخ، مناسب‌ترین راه، جستجوی فرهنگ اجتماعی و سیاسی ایران از مجرای کاربرد زبان است. این فرهنگ و زبان تا چه حد از دگرسازی و دشمن‌تراشی به‌دور است؟ گفتار سیاستمداران و مراجع نفوذ اجتماعی (حتی روشنفکران) تا چه حد از این دگرسازی‌ها خالی است؟ اگر چنین باشد، خوشا به حال ما.
اما اگر خون جاری در رگ‌های بزرگترین سازمان رسانه‌ای کشور، خون غیرسازی و دشمن‌تراشی باشد و از "فتنه" و "دشمن" و "منحرف" و "تروریست" و "تکفیری" یاد کند و حتی برخی سیاستمداران محلی هم، برای محروم کردن استان مجاور از آب، از ایرانیان یا انسان‌های ساکن در استان مجاور، در حد "هیولا" یاد کنند و برخی دیگر، فرصت را مغتنم شمرده و تکلیف "اعراب" را در شعر و نثر خود یکسره کنند، ماجرا تفاوت خواهد کرد.
برای پرهیز از این سقوط، به نظر می‌رسد که، قدم اول، پرهیز از برچسب‌سازی و غیرسازی‌ است. راه چاره، پرسه‌نزدن در بازار دگرسازی است. حتی شاید، برای آغاز، مناسب باشد که از نام‌گذاری حادثه نیوزلند به حادثه "تروریستی" صرفنظر کنیم. با این نام‌گذاری‌ها، نه از بازگشت رفتگان خبری خواهد بود و نه از التیام بازماندگان و در اصل حادثه و لزوم مجازت مسببین نیز تغییری ایجاد نخواهد شد.
نیاز به گفتن ندارد که نهادینه شدن "تبعیض" در جامعه، نشانه آشکاری از موفقیت برنامه غیرسازی است. برای اینکه عده‌ای حق داشته باشند و دیگران از این حقوق محروم باشند، ابتدا باید تفاوت میان آنها برجسته شود تا تبعیض توجیه شود. این "برجسته" کردن تفاوت همان "غیرسازی" است که سرآغار راه‌های بی‌انتهاست. فاصله میان دگرسازی تا آدم‌کشی به سبک بازی‌های کامپیوتری، چیزی در حد یک صفحه کلید یا کلیک است.
به نظر می‌رسد که گفتمان راست رادیکال کماکان در حال رشد و پیش‌روی است و یکی از شاخص‌های زبانی آن را می‌توان در رشد روزافزون کاربرد واژگان تعمیم‌بخش و دگرساز در ادبیات جاری سیاستمداران، مرجعیت‌های اجتماعی و رسانه‌ها دید.
پیشتر در خصوص خیزش ناسیونالیسم رادیکال، یادداشتی داشته‌ام که اگر چه برخی داده‌های آن مربوط به حدود دو سال پیش است، کماکان می‌تواند از زاویه مطالعه عناصر غیرساز در گفتمان راست رادیکال (تروریسم، اسلام، مهاجرت)، مورد توجه باشد. یادداشت "رای به خروج انگلستان از اتحادیه؛ برخی عوامل خیزش جدید ناسیونالیسم رادیکال در جهان" در نشانی زیر در دسترس است. (پایان)

http://aalinaghi.blog.ir/1395/04/11/ref38

امیرحسین علینقی
این یادداشت با نشانی زیر در کانال تلگرامیم نیز منتشر شده است:

https://t.me/alinaghi_ch/136