حقوق و اجتماع

کنفوسیوس: «به جای نفرین به تاریکی شمعی روشن کنید.»

حقوق و اجتماع

کنفوسیوس: «به جای نفرین به تاریکی شمعی روشن کنید.»

حقوق و اجتماع

امیرحسین علینقی
ایمیل: alinaghi@gmail.com
کانال تلگرام: https://t.me/alinaghi_ch

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی

۱. آیت‌الله خمینی، در شهریور ماه ۱۳۴۳ یعنی سالها پیش از آنکه حکومت را در دست گیرد، در کلامی به توانایی‌اش در «اداره» امور کشور اشاره کرده بود:

«بدهید این فرهنگ را دست ما؛ ما خودمان اداره [می‌کنیم‌]. ما یک کسی را وزیر فرهنگ می‌کنیم و اداره می‌کنیم. اگر از شما بهتر اداره نکردیم... شما عرضه‌اش را ندارید... فقط اگر وزارت فرهنگ و دستگاه‌های فرستنده، یک مقداری، در دست ما باشد ما مردم را آشنا می‌کنیم؛ دنیا را آشنا می‌کنیم به احکام اسلام و اسلاممان؛ و فرهنگ را یک فرهنگ مستقل... یک نفر هم وزیر اوقافش بکنیم؛ اوقاف را، آن وقت ببینید که اینطوری که الآن دارد لوطی‌خور می‌شود نخواهد شد.... دست ما بدهید تا ببینید چه خواهد شد. آن وقت ببینید که ما با همین اوقاف این فقرا را غنی‌شان می‌کنیم؛ با همین اوقاف، با همین اوقاف، ما فقرا را غنی می‌کنیم. شما خاضع بشوید برای چند تا حکم اسلام، شما ما را اجازه بدهید که مالیات اسلامی را به آنطوری که اسلام با شمشیر می‌گرفت بگیریم از مردم، آن وقت ببینید که دیگر یک فقیر باقی می‌ماند؟ من برای شما راه هم می‌سازم؛ من برای شما کشتی هم می‌خرم.»(۱)

۲. با بالا گرفتن معضل آب در بخش‌هایی از کشور که از مدت‌ها پیش نیازمند تدابیر اداری و حکومتی بوده، مساله نحوه «اداره» کشور به مساله‌ای جدی تبدیل شده است. از آنجا که تبعات استحصال بی‌رویه از برخی منابع مادی (آب، نفت، محیط زیست) و غیرمادی (امنیت، دین و اعتماد) با تاخیر آشکار می‌گردد، همیشه این احتمال وجود دارد که مدعیان سیاستمداری یا سیاستمداران غیرمجرب، به برداشت‌های بی‌رویه از منابع محدود کشور، ترغیب و در روز واقعه با انبوهی از مسایل و مشکلاتی مواجه شوند که، به مانند روند بروزشان، راه‌حلی کوتاه مدت ندارد. مساله آب در بخش‌های بزرگی از کشور از همین جنس مسایل است.

۳. با آشکارشدن ابعاد بحران آب در کشور و نمایان شدن آثار اجتماعی، سیاسی واقتصادی آن، بخشی از اظهارنظرها، گویای عمق و سطح دانش و توان مدعیان حکومت‌داری در ایران است. اظهارات امام جمعه اصفهان در نماز جمعه هفته دوم آذر ۱۴۰۰ در این زمینه مثال زدنی است:

«متأسفانه آب نیست و به نظر می‌رسد حل این مشکل به دست خداست؛ ما نمی‌گوییم مسئولان کاری و تلاش نکنند، اما به بعضی از آیات قرآن نیز باید توجه داشته باشیم و توجه به خدا و دعا نیز باید در دستور کار باشد... نماز استسقا یکی از نمازهایی است که در این زمینه توصیه می‌شود و خود پیامبر گرامی اسلام نیز این نماز را خوانده‌اند... دعای کسی مستجاب می‌شود که تلاش کند و دستورات خداوند متعال را در همه موارد اجرا بکند؛ امیدواریم باران رحمت الهی‌، همه مشکلات را حل کند.» (۲)

خطیب جمعه اصفهان در این کلام، ضمن اذعان به ناتوانی، حل مشکل را به خداوند ارجاع داده است و اگر چه نیم نگاهی نیز به تلاش مسئولان داشته، اما در نهایت نیز توقع خود از خداوند را در بالاترین سطح تعریف می‌کند. ایشان توقع دارد که خداوند، «همه مشکلات» را با باران رحمت خویش حل کند. تقلیل مساله مدیریت بر منابع آب به موضوع نماز باران، تنها در ادبیات این امام جمعه ظاهر نشده است. ائمه جمعه دیگری نیز در گذشته به این نوع از مدیریت و کشورداری پرداخته بودند به گونه‌ای که به نظر می‌رسد چنین راه‌حل‌هایی بخش مهمی از گفتمان مدیریتی روحانیت شیعه است. در اظهارنظری جدیدتر نیز، مدیر کل تبلیغات اسلامی استان همدان، در مقام تجزیه و تحلیل چرایی کم‌آبی در منطقه خشک دنیا و کشوری که حکومتش برای سالها ناله‌های متخصصان این حوزه را ناشنیده است، از متغیرهای قابل توجه دیگری پرده برمی‌دارد:

«کاهش نزولات جوی تنها به عوامل ورایی و محیطی مربوط نیست و به عوامل ماورایی هم برمی‌گردد... در روایات متعددی عنوان شده خداوند متعال باران هیچ سالی را کمتر از سال قبل قرار نمی‌دهد و نزول باران یکی از جلوه‌های رحمت الهی است که بر بندگان نازل می‌شود... در برخی از ایام و سال این نزولات به دلیل گناه و نافرمانی بندگان کم می‌شود و این عقوبتی است که مردم به آن گرفتار می‌شوند... ترک امر به معروف و نهی از منکر، کم‌فروشی و عدم توجه به رعایت آداب اجتماعی باعث قطع نزولات و خشکسالی می‌شود.»(۳)

۴. به این ترتیب، اکنون مساله توانایی اداره کشور توسط روحانیون در تقاطع دیدگاه مثبت آیت‌الله خمینی به اداره کشور از یک‌سو، و ناتوانی در مدیریت بر منابع آب و ارجاع امور به خداوند توسط روحانیون در سوی دیگر، با پرسشی دست و پنجه نرم می‌کند. منظور از «اداره کردن» کشور چیست؟ آیا روحانیونی که با ادعای توانایی مدیریت کشور به صحنه آمدند، منظورشان از اداره، استفاده از همان ابزارهایی مدیریتی متعارف است، یا اینکه منظورشان از اداره کشور، دخالت دادن امور ماورایی و تقلیل کم‌آبی به گناه مردم و کم‌فروشی و نپرداختن به امر به‌معروف و نهی از منکر است؟

آشکار است که این پرسش‌ها در زمان وفور و فراوانی، مجالی برای طرح نمی‌یابند، اما در دوران سختی‌ها، آیا وظیفه اجتماعی-مدیریتی حاکمان روحانی کشور، ارجاع مسایل به خداوند و پرداختن به اموری مانند نماز استسقا یا استخاره (که گاه میان برخی مدیران کشور رایج بوده) است؟ نیاز به توضیح ندارد که، فارغ از توکل به خداوندگار عالم در بارش نعمت بر بندگان، آنچه نماز استسقا خوانده می‌شود را، در واقع، می‌توان ترجمه «بی‌تصمیمی» حاکمانی دانست که وظیفه‌شان تصمیم‌گیری بوده و هست؛ همچنان‌که رجوع به استخاره را می‌توان ترجمان دیگری از فرار از مسئولیت توسط مدیرانی دانست که با استخاره، نتایج منفی تصمیم اتخاذ شده را از خود دور و آن را به خداوند نسبت می‌دهند.

آیا روحانیون شیعه می‌توانند بدون استفاده از ابزارهای متعارف مدیریتی به کار مدیریت کشور بپردازند؟ اگر پاسخ مثبت باشد، آنگاه عدم پرداختن به این ابزارها در خصوص منابع محدود مادی و معنوی کشور را چگونه می‌توان تحلیل کرد؟ آشکار است که مدیریت بر منابع آب تنها یکی از زخم‌های سرباز کرده است. منابع محدود دیگری نیز در این سالها با سوءبرداشت بی‌رویه مواجه بوده‌اند. از جمله آنها می‌توان به نفت و منابع طبیعی دیگر، محیط زیست، اعتماد، دین و ارزشهایی مانند امنیت اشاره نیز کرد. (پایان)

یادداشت‌ها

۱) روح‌الله موسوی خمینی (آیت‌الله)، صحیفه امام، جلد اول، صفحات ۲-۳۹۱

۲) خبرگزاری ایمنا، ۱۲ آذر ۱۴۰۰

۳) خبرگزاری فارس، ۱۰ آذر ۱۴۰۰

 

امیرحسین علینقی (آذر ۱۴۰۰)